ترنمترنم، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

ترنم بانو ، کودک امروز ، بانوی فردا

.........با عرض پوزش از دیوارهای کوتاه زندگی ام !!!!

1394/3/2 12:46
746 بازدید
اشتراک گذاری

گاهی به زور شب نخوابی هم که شده باید یک جای خلوت و دنج از شلوغی های حوصله بر زندگی کشف کرد . درب دنیا را برای دقایقی به روی خود بست و روبروی یک آینه تمام قد ایستاد و زل زد به ته ته دل.

باید یک کمی آن نقاب همیشگی را کنار زد . لبخند از سر ملاحظه و اجبار را با بغض شب مانده  قورت داد. باید روزانه ها را صادقانه مرور کرد و در خلوت سخت به دست آمده بر سر ناسپاس خود فریاد زد و فریاد.

خوش به حالتان اگر کدورت را در جا رفع میکنید . اگر یکی مجبورتان کرده از سرمشق  " به موقع نه گفتن " 100 بار به ازای هر اشتباه بنویسید و به همان واسطه " به جا نه گفتن " را خوب یاد گرفته اید...

خوش به حالتان اگر دلخوریتان از آدم ها را با لبخند ظاهری رد نمیکنید. اگر آموخته اید حساب هر آدمی را عادلانه !!!!با خودش تسویه کنید و شبها جلسات کسل کننده ی نکوهش های دایمی با وجدان دردهای همیشگی را با خودتان برگزار نمیکنید.

خوش به حالتان اگر در زندگی تمام بدخلقی هایتان به خودتان و دیوار کوتاه زندگیتان خلاصه نمی شود.خوش به حالتان اگر دیوارهای کوتاه زندگیتان از آسیب آتشفشان های گاه و بیگاه شما در امان هستند و هراز چندگاهی غیرمنصفانه زیر تلمبار بی دلیل عصبانیت های از آسمان رسیده ی شما چشمانشان مات نمی ماند.و بغض خاکستری در کنه صدایشان نمی نشیند.

خوش به حالتان اگر بعد از حادثه های رخ داده در بحران های غیرمترقبه " فضاحت مدیریتتان ، انسانیت و عاطفه و درکتان " را با هم زیر سوال نمیبرد.

هر باری که صوت و نگاه و کلامم دیوارهای کوتاه زندگی ام را خط خطی میکند کلی تفاهم نامه با خودم امضا میکنم و پای مذاکرات اساسی می نشینم و قول میدهم و از خودم تعهد میگیرم و ....دفعه بعد که برسد باز همین آش است و همین کاسه....

خلاصه اینکه خوش به حالتان اگر بین خوب بودنتان و بد شدنتان خیلی فاصله نیست....

کلی معذرت به دیوارهای کوتاه دلم بدهکارم...

خدا را شکر که تعداد این دیوارهای کوتاه زندگی ام زیادند...مادر و پدر و خواهر و همسر و...

چه بد که هنوز این همه با صوت و نگاه و کلام ، گاهی به  دیوارهای کوتاه زندگی ام اسیب می رسانم.....

پسندها (1)

نظرات (0)