.......اختصاصی برای مادرم!!!
و تو را فقط میشود برای من و خواهرانم ‘شکیبا’ نامید. برای لحظات صبوریات وقتی بیمار بودیم. وقتی دلت را شکستیم. وقتی غصه داشتیم. وقتی که برای گریههایمان، برای بدعنقیهای مان فقط تو را داشتیم.
تو را فقط میشود ‘حنانه’ نامید برای اطرافیانت که هر روز بیش از دیروز به فکرشان بودی. که هرچه داشتی خواستی که آنها هم داشته باشند. برای مادر عزیزت که تا لحظهی آخرش تمام جان و زندگی ات را برایش گذاشتی.
و تو را فقط میتوان “لیلا” نامید. برای پدرم. که خستگیهایش را هر روز از دوشش برداشتی. که خوبیها و شادیهایت را هر روز با او قسمت کردی. که حرفهایش را به گوش جان شنیدی حتی اگر برایت گران میبود.
مادرم تو همیشه ‘یاس’ بودهای. ‘ریحانه’ بودهای. ‘عطیه’ بودهای برای زندگی مان. تو همیشه نمونه ی کوچکی از “حضرت فاطمه” بودهای با ذکرهای “یا فاطمهی زهرا” که همیشه ورد زبانت است…
مامانی من روزت مبارک. ببخش که امسال کنارت نیستم تا روی ماهت را از نزدیک ببوسم...