ترنمترنم، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

ترنم بانو ، کودک امروز ، بانوی فردا

....روزانه های یک مادر(شماره یک)!!!!!

1392/3/22 15:12
464 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز حال ِ خانه خوب نبود...حالِ خانه گرفته بود و گرفتگی اش از خیلی جاها معلوم بود...دل ماشینِ لباسشویی پر بود از انبوه ِ لباس های نشسته...

موهای دخترک تاخیر حمامش را مدام و ریتمیک تکرار میکرد..

لباس های اتو نشده کنار اتو لم داده بودند و مدد می خواستند...

جای خالیِ غذا روی اجاق گاز خودنمایی میکرد...

خانه دلش جارو می خواست و یک گردگیری اساسی...

و تقریبا هیچ چیز سر جایش نبود...

و فلانی خودش را میزد به خستگی و بیحوصلگی که همه ی اینها بماند برای فردا...

فلانی همت کرد...رگ غیرتش را گرفت و بلند شد..

چند ساعتی را که هزینه کرد...

حالِ خانه خوب شد...خیلی خوب......

لباس ها به ترتیبِ قد نشسته اند برای خشک شدن...

ماشین لباسشویی دلش سبک سبک شده است...

کمد لباس ها پرشده از لباس های اتو کشیده...

یخچال کلی خوردنی دارد برای دو روز تنبل شدن...

موهای دخترک عطر شامپو بچه می دهد...

سه فنجان در سینی کوچک در انتظار دَم کشیدن چایی نشسته اند..

حالِ خانه که خوب شد ، حالِ فلانی هم خوب شد...حالِ دختر فلانی هم خوب شد..حالِ پدر خانه هم خوب شد...فلانی خسته نباشی...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

free-downloadha
22 خرداد 92 15:13
سلام وقت بخیر وبلاگ خوبی دارید ممنون میشم از شما با اطلاعاتی که در نی نی دارید بیاین تو این سایت مدیر افتخاری بشید این هم قسمت انجمن خانه و خانواده لطفا در سایت ثبت نام کنید وممنون میشم که این پیام رو تو وبلاگ بذارید تا تمامی دوستان ببینن http://free-downloadha.com/forumdisplay.php?f=500 موفق باشید
فاطمه مامان الينا گلينا
22 خرداد 92 15:23
سميرا جون حرف دل خونه ما را زدي كه بسيار دلگيره. شوهري امتحان داشت و ما را دك مي كرد بالا خونه مامانم ولي اميدوارم من فلاني هم از امروز رگ غيرتم بگيره


سلام فاطمه جان...به قول مامانم وقت برای کار همیشه هست..مدام سفارش میکنه قدر این روزها را بدون و ازش لذت ببر و یک ثانیه با ترنم بودن را از دست نده...ما هم دلخوشیم به همین حرف ها و قید کار خونه را زدیم..
شادی
22 خرداد 92 15:28
سلام.
خسته نباشی بانو.
سبک نوشتنت رو خیلی دوست دارم. موفق باشی.


ممنون شادی جان که به ما سر زدی
غزال
22 خرداد 92 16:27
عاشق ادبیاتتم فلانی


ممنونم...گفتم ناشناس بمونم بهتره...
مامان پريسا خانوم
5 شهریور 92 17:42
فلاني واقعا زيبا سروده اي


هههههه.خیلی با مزه نظر گذاشتی دوست عزیزم...ممنونم..