ترنمترنم، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

ترنم بانو ، کودک امروز ، بانوی فردا

......یکی عین من!!!!

1392/3/22 14:57
678 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها.......

انگار دستت را گرفته ای به یک گوشه از آن روزهای من  و هی آن را می کشی جلو... .جلوتر... در برابر چشمانم.چیزهایی را یادم می آوری که حالم را خوش می کند. چیزهایی کوچک وساده.

این روزها مادرم می گوید: درست مثل بچگی های خودت است......

این روزها مثل آن روزهای من،  دوست داری دمپایی های مادر بزرگ را بپوشی، روسری های من را سرت کنی، خودت  پله ها را بالا و پایین بروی (حتی اگر شده ساعت 12 شب که خسته وهلاک از مهمانی برمی گردیم) و خودت خانه را جارو کنی....

دوست داری مثل من،مثل خود من لحظات طولانی به شعله های افسونگر آتش خیره شوی، دوست داری کنار باغچه ی خیابان بایستی و گل ها را نوازش کنی،دوست داری دمپایی هایت را در بیاوری وروی موزاییک های خیس راه بروی و قهقهه بزنی.

چند هفته ی پیش فهمیدم تو، یکی دیگر از منی....وقتی باران تمام شد وگریه کردی...وقتی باران تمام شد وتو روی موزاییک های خیس جیغ می زدی:

نه...نَنُم بارون دو داره (ترنم باران دوست داره)

بارون کو؟

بارون یا (بارون بیا)

بارون رفت...

 

ولی یادت بماند دختر!

این که بشوی عین من...یکی عین  خودِ خودِ من ، هیچ خوب نیست!

هیچ سعی نکن برای خوشایند دل مادرت،نگاهت را مثل او کنی......

این زندگی مال توست... . فقط مال تو! 

برو بگرد ببین چه پیدا می کنی!


پی نوشت:

یک :  خدا! دعای مادرها را گفته ای که مستجاب می کنی!

ترنم مال تو! هر چه کرد و هر چه اندیشید، چنان کن که دور از خواست تو نباشد...فقط همین.

دیگران مگر مهم اند؟! حتی اگر آن دیگران،خود من باشم!

دو: از بزرگ ترین هراس هایم این است که روزگاری برسد که در تعامل با ترنم، گمان کنم معیار درست برای زندگی واندیشه اش،یعنی آن چه من پیش از این بوده ام واندیشیده ام.

مثل خیلی از مادرها!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

free-downloadha
22 خرداد 92 15:02
سلام وقت بخیر وبلاگ خوبی دارید ممنون میشم از شما با اطلاعاتی که در نی نی دارید بیاین تو این سایت مدیر افتخاری بشید این هم قسمت انجمن خانه و خانواده لطفا در سایت ثبت نام کنید وممنون میشم که این پیام رو تو وبلاگ بذارید تا تمامی دوستان ببینن http://free-downloadha.com/forumdisplay.php?f=500 موفق باشید