ترنمترنم، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 13 روز سن داره

ترنم بانو ، کودک امروز ، بانوی فردا

سفرنامه 4!!!!ترنم بانو در جنوب!!!!!!!!

1391/6/6 1:30
1,402 بازدید
اشتراک گذاری

بسته بندی های غذای ترنم بانو قبل از سفر!!!!!(برنج ، سیب زمینی ، هویج ، عدس)

ترنم بانو در نخلستان!!!!

ترنم بانو در آلاچیق در ساحل زیبای خلیج فارس در جزیره قشم (چون هوا خیلی شرجی بود لنز دوربین بخار میکرد و عکس ها بی کیفیت شده و البته ترنم بانو هم شکل هلو شده و لپ گلی شده)

ترنم بانو در روستای لافت در جزیره قشم در کنار جنگل حرا !!!!

ترنم بانو در سفره خانه سنتی لنج تفریحی !!!!!شبیه دزدان دریایی شدم!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

كتي(مامان آقا مهديار)
6 شهریور 91 1:37
سلامممممممممم
اول اينكه مرسي اپ زدي
دوم اينكه رسيدن بخيررررررررررررررررر
و اينكه چقدر با سليقه اي تو كف كردم غذاهاي ترنم رو ديدم
هزارررررررررر آفرين سميرا بانوووووووووووو

واي اي جونم لپاش گلي شده بچم افتاب سوخته
عشقممممممممممم تو هميشه بهتريني زيباي من



ممنون عزیزم.لطف داری........کلی غذا براش آماده کردم اما لب به هیچ کدوم نزد......از غذاهای ما می خورد.غذا که میگرفتیم میگفت مَ ، مَ(یعنی من ، من )
كتي(مامان آقا مهديار)
6 شهریور 91 1:38
چقدر عكس نخلستان ها خوشگلههههههههههه
دلم جنوب خواست


عکس شمال میزارم دلت شمال می خواد.عکس جنوب میزارم دلت جنوب می خواد.خب من چه کار کنم با این دل تو؟؟؟؟
كتي(مامان آقا مهديار)
6 شهریور 91 1:42
هههههههههههههه
خب بابا من سفر نديده ام
9 ماه تو دلم بود مهديار سفر ممنوع بودم
الانم كه كوشولو هست و سفر ممنوع ام
گريههههههههههههههههههههههههههههه

راستي ما عاشق عكس اولي با پيرهن صورتي شديم


من هم خیلی وقت بود مسافرت نرفته بودم.اما این تابستون جبران کردم....
ما؟؟؟؟مگه چند نفرید؟کدوم عکس؟؟؟؟؟
كتي(مامان آقا مهديار)
6 شهریور 91 2:05
من و همسري(شكلك عصباني)

اين عكس
http://www.niniweblog.com/upl/dokhtaramtarannom/13460137377.jpg?90


اهان... ببخشید............
صحرا
6 شهریور 91 3:01
عزیززززززززززززم
خیلی قشنگ بود عکسااا

بوووووووووووس


ممنون صحرا جان.لطف داری...
خاله مرضیه
6 شهریور 91 10:48
وای ترنم جونم الهی فدای اون نگاهت بشم ......خیلی نازی.بوس بوس بوس


خدا نکنه خاله...........
مامان حسناسادات
9 شهریور 91 10:29
سلام عزیزم
میشه منو راهنمایی کنید درمورد غذاهای ترنم.؟
ماهم هفته ی آینده قراره ببریم مسافرت.همش تو فکر غذای حسنام.
هویج و سیب ذمینی رو پختی؟فرزیزرم کردی؟
یه سوال دیگه مرغ و گوشت برای سوپش بردی؟
ممنون میشم جواب بدی


سلام.حسنا سادات چند وقتشه؟
من هویج و سیب زمینی برنج و عدس را جدا جدا پختم و میکس کرده بسته بندی کردم و فریز کردم.توی مسیر هم غذاها را توی یخدان نگه داشتم که فاسد نشه.وقتی می خواستم غذاها را استفاده کنم با هم مخلوط میکردم.من پیک نیک نبردم.هوا پز برده بودم.اگه پیک نیک میبری غذاها را مخلوط کن و گرمش کن در غیر این صورت یخ غذاها که باز شد و مخلوط کردی با کمی آب جوش گرمش کن.من گوشت نبردم.ترسیدم فاسد بشه.اما از مرغ یا چلو گوشتی که برای خودمون سفارش میدادیم کمی بهش میدادم.البته عدس بردم که اگه گوشت نتونستم بهش بدم اهن و پروتئینش تامین بشه.گندم هم میتونی بپزی.جو هم همین طور.بستگی داره چه غذاهایی بهش میدی.البته اگه از جو و عدس استفاده کردی پودر زیره سیاه هم به غذاهاش اضافه کن که نفخ نداشته باشه.سوالی بود در خدمتم.راستی اگه تا حالا بهش سرلاک ندادی به نظرم ریسک نکن و بهش نده.من سرلاک خریدم که اگه غذاکم اورد یا مشکلی بود یا به عنوان صبحانه بهش بدم.2وعده سرلاک خورد و بی اشتها شد.خیلی کم غذا خورد توی این سفر.قبلا توی اینترنت خونده بودم که سرلاک اشتهای بچه را کم میکنه.در ضمن تا میتونی توی سفر بهش آب بده بخوره.ترنم همش در حال آب خوردن بود و با اینکه سفر ما به جنوب بود شکر خدا گرما زده نشد و مریض نشد.من 10 تا بطری آب جوشیده شده سرد شده از اصفهان با خودم بردم و تا روز آخر از همین آب استفاده کردم.ترسیدم با آب شهر دیگه مشکل پیدا کنه.
به سلامتی عازم کجایید؟اولین مسافرتشه؟


مامان حسناسادات
9 شهریور 91 19:23
ممنون سمیرا جون.واقعا جامع و کامل توضیح دادین.
حسنای من 1 روز از ترنم جون کوچیکتره.
سفر دومشه ولی اولیه 6 ماهش بود رفتیم هنوز غذای کمکی رو واسش شروع نکرده بودم.
ما اهل اهوازیم.
قراره ان شالله بریم مشهد.ولی نمیدونستم غذاشو چی کار کنم.
حسنا هم اصلا سرلاک دوست نداشت.2 بار خورد دیگه نخورد.
مشهد هم چون شهر زیارتی هست میترسم از اونجا بهش چیزی بدم.
همین کاری که شما گفتید رو انجام میدم.
راستی رمزو خصوصی فرستادم براتون.


خواهش میکنم عزیزم.انشاالله که خوش بگذره و حسنا سادات عزیز اذیت نشه....التماس دعا
به خاطر رمز هم ممنون.
مامان حسناسادات
9 شهریور 91 19:24
ببخشید اگه میشه رمزو تایید نکنید.


حذفش کردم گلم.خیالت راحت...
راحیل
23 آبان 91 5:10
سلام وای عزیزم قربون اون لپات من بشم قرمز شده................
به به میبینم که لافت هم رفتی خوش گذشت بهت خاله جون ؟


خیلی خوش گذشت خاله...ممنونم....